▒▓█ ضددجال_آنتی دجال █▓▒

اللهّم عجّل الولیک الفرج

ترفندهای دنیای کامپیوتر (10)

نمایش زمان و تاریخ در Notepad
در زبانهای برنامه نویسی متغیر (
variable) یک عبارت شناخته شده و پر کاربرد است. به عنوان مثال شما در برنامه ی خود و در قسمت About نام و کمپانی کاربر جاری و یا تاریخ نصب را نمایش می دهید. این گزینه ها بر روی ویندوزها و در زمانهای مختلف متغیر است. این حالت برای نمایش تاریخ و زمان در برنامه ی Notepad نیز به صورت کاملا مخفی وجود دارد. با بهره گیری از این ترفند میتوانید تاریخ و زمان جاری را در لحظه ی باز کردن سند در محتوای آن ایجاد کنید. برای این منظور کافیست در فایل متنی و در بخش مورد نظر کلمه ی LOG. را تایپ و سند را ذخیره کنید. دقت کنید این کلمه در ابتدای سطر باشد. از این پس با باز کردن سند در سطر زیرین کلمه ی LOG. تاریخ و زمان سیستم درج می شود. برخی از برنامه نویسان این ویژگی را یک باگ در ویندوز و نرم افزار Notepad می دانند.


این صفحه را به اشتراک بگذارید
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 12 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دانستنیها و مطالب خواندنی (26)

راز نامریی بودن هواپیماهای استیلت (Stealth)
هواپیمای استیلت با هدف جذب و انحراف امواج رادار با استفاده از تکنولوژی ای بنام استیلت (
stealth) طراحی شده است. استیلت، تکنیکی است که در هواپیما، کشتی و موشک به منظور جلوگیری از ردیابی توسط رادار یا دیگر روش های تشخیص، مورد استفاده قرار می گیرد. در واقع هواپیماهای استیلت - یا سایر ادواتی که از این ویژگی بهره می گیرند - کاملا نامرئی نیستند، بلکه با به کارگیری تکنولوژی های خاصی، شناسایی آنها سخت تر است. به طور کلی می توان گفت هدف اصلی این است که به هواپیما اجازه داده شود تا عملیات مورد حمله خود را بدون شناسایی شدن و با موفقیت به انجام برساند. این سیستم طی جنگ خلیج فارس در سال 1991 مورد استفاده بسیار قرار گرفت و کارایی خود را نشان داد، هرچند از آن زمان به بعد کمتر به کار رفته است، اما کشورهایی چون آمریکا، روسیه، چین و چند کشور دیگر کماکان به توسعه هواپیماهای استیلت ادامه داده اند.
روش اصلی به کار گرفته شده در تکنولوژی استیلت در هواپیماهای مدرن، پوشاندن سطح بیرونی آنها با لایه ای از یک ماده جذب کننده بسیار قوی است. لازم به ذکر است که استفاده از این ماده هزینه نگهداری هواپیما را چندین برابر می کند. طراحی بدنه هواپیما نیز خود تاثیر بسیاری در منحرف کردن امواج رادار دارد بطوری که برخی از انوع خاص هواپیماها، مانند
F-117 به دلیل شکل ظاهری که دارند سیگنالهای رادار را به طور عمودی از منبع منحرف می کنند، با این کار سیگنال ها به سمت گیرنده رادار منعکس نخواهند شد.
در هواپیماهای استیلت امروزی از روش های متفاوتی برای مشکل تر کردن عملیات تعقیب و ردیابی آنها، استفاده می شود که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- بخارات خروجی گرم، درون محفظه ای، قبل از حرکت هواپیما خنک می شوند در نتیجه، علائم مادون قرمز هواپیماهای استیلت به حداقل می رسد.
- هواپیماهای استیلت به منظور مخفی ماندن، معمولا به رنگ تیره هستند و شب ها به پرواز در می آیند.
- هواپیماهای استیلتی از قبیل
F-117 و بمب افکن B-2، مافوق صوت نیستند، موتور کمکی ندارند و دهانه آنها طوری تنظیم شده که سر و صدای کمتری داشته باشند و از طریق امواج صوتی نیز قابل شناسائی نباشند.

در حالیکه گفته می شود اولین هواپیمای استیلت ساخته شده احتمالا Horten Ho 229 و بمب افکن Avro Vulcan ساخت کشور انگلستان در سال دهه 1960 بوده اند، اما نسل اول هواپیماهای استیلت مدرن طراحی شده، شامل F-117 Nighthawk و MBB Lamypridae هستند که ماده جذب کننده ای که در آنها استفاده شده باعث تقلیل سیگنال رادار و انحراف امواج آن از فرستنده می گردد.
نسل دوم هواپیماهای استیلت مدرن که از میان آنها می توان به
B-2 Spirit و F-22 Raptor اشاره کرد، از یک سیستم کامپیوتری بسیار پیچیده برای واکنش به رادارها استفاده می کنند و قادرند سطوح منحنی را نیز در برگیرند. به همین دلیل هواپیماهای نسل دوم آیرودینامیک تر از نسل اول که تنها دربرگیرنده سطوح صاف بودند، هستند.
تا کنون روش های بسیاری برای شناسایی این هواپیماها مورد بررسی قرار گرفته است، کشورهای استرالیا و روسیه اعلام کرده اند که موفق به توسعه تکنیک هایی شده اند که تکان های هواپیما را در مسیرهای طولانی شناسایی کرده و تکنولوژی استیلت را خنثی می کند. رادارهای
Passive که فرستنده آنها مانند رادارهای معمولی در خود رادار قرار ندارد به عنوان بهترین شناسائی کننده هواپیماهای استیلت ، شناخته شده اند.
از آنجائیکه تکنولوژی استیلت انرژی امواج رادار را از افق دید فرستنده به بیرون منعکس می کند و باعث افزایش مسیرهای انعکاسی سیگنال رادار (
Radar Cross Section) در چندین جهت می شود لذا رادارهای Passive با داشتن تعداد بیشتری گیرنده در مکانهای مختلف قادر به تشخیص آنها هستند. (در واقع خاصیت اصلی این رادارها آن است که انعکاس های غیر هم مسیر رفت را هم می توانند تشخصی دهند.) به علاوه به نظر می رسد چنانچه از سیگنالهای تلویزیونی فرکانس پایین و یا سیگنال های FM رادیویی و یا حتی منابع تولید نوری بعنوان سیگنال رادار استفاده شود جسم استیلت RCS بیشتری نسبت به آن نشان می دهد و لذا شناسایی آن بسیار ساده تر خواهد شد.

 

 

این صفحه را به اشتراک بگذارید
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 12 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دانستنیها و مطالب خواندنی (25)

دنیای حیوانات

روباه پرنده
روباه پرنده نوعی خفاش است. سر این خفاش شباهت زیادی به سر روباه دارد، به همین سبب به این نام خوانده می‌شود. اکثر خفاش‌ها کوچک و شبیه موش هستند، ولی روباه پرنده اندازه سگی کوچک است. فاصله بین دو بال این جانور به 2 متر می‌رسد. رفتار و ویژگی‌های این خفاش‌ها بسیار شبیه به خفاش‌های معمولی است، با این تفاوت که آنها علاقه زیادی به میوه دارند و آفت باغ‌های میوه هستند. گونه‌های مختلفی از روباه‌های پرنده را می‌توان در مالزی، هند و سایر مناطق آسیا، جزایر اقیانوس هند و آرام یافت.

قوها
در صورت مرگ یک قو، جفت او آنقدر در کنار جسدش گریه می کند و باقی می ماند، تا جان خود را از دست بدهد. در صورت جان باختن یک قو توسط شکارچی، جفت حیوان جان باخته آنقدر برای شکارچی مزاحمت ایجاد می کند و راه او را مسدود می کند، تا وی مجبور به شلیک به سمت آن شود.
تجربه نشان داده است که در صورت موفق به فرار شدن شکارچی، قویی که جفت خود را در شکار از دست داده، بالای سر جنازه آن باز می گردد و با گریستن فراوان دور از دسترس، تا جایی که جان خود را از دست بدهد می گرید.
بيشتر معروف است كه در اغلب اوقات جفت قوها تا آخر عمر به هم وفاداتر باقي مي مانند و گفته مي شود كه اگر يكي از آنها بميرد، ديگری هیچگاه جفت گيري نخواهد کرد!!

آلپاكا
"آلپاکا" گونه اهلي شده، شترهاي جنوب آمريکا است که از گونه وحشي آلپاکاها گرفته شده است. ظاهر اين حيوان مانند گوسفند است، البته با رنگهايي متنوع و گردني بلندتر، در حاليکه گوسفندها تنها در رنگ سفيد پرورش داده مي شوند. آلپاکاها به صورت گله اي نگهداري مي شوند و در طول سال در ارتفاعات کوههاي آند، پروي جنوبي، بوليوياي شمالي و شيلي شمالي که 3500 الي 5000 متر بالاتر از سطح دريا هستند مي چرند. آلپاکا بسيار کوچکتر از لاما است و برخلاف آنها براي باربري مناسب نيستند، اما الياف فيبري در آنها با ارزش است که البته اين الياف پشمي نيستند.
بافتهايي را که ميتوان با استفاده از الياف اين حيوان بافت عبارتند از: پتو، ژاکت، کلاه، دستکش، روسري، انواع متنوعي از منسوجات و باراني در امريکاي جنوبي و ژاکت، جوراب و کت در ديگر قسمتهاي جهان.

ميمون شبگرد هندي
ميمون شبگرد هندي گونه مخصوصي از اين خانواده است. تکامل ژنتيکي اين ميمون سالها مورد بحث قرار داشت، تا آنکه آن را نزديک به گروه
simians طبقه بندي نمودند. ميمون شبگرد هندي چشماني درشت و پاهايي کشيده دارد. پاهايشان در امتداد استخوان قوزک پايشان است، که البته نامشان نيز بر همين اساس برگزيده شده است. اصولا حشره خوار هستند و حشرات را با پريدن بر روي آنها شکار مي کنند، اما از پرندگان و مارها نيز تغذيه مي کنند.
اين ميمونها در حين پريدن از درختي به درختي ديگر قادرند تا پرندگان را حتي در حال پرواز نيز شکار کنند. بارداري در اين حيوانات 6 ماه به طول مي انجامد و پس از آن تنها يک نوزاد به دنيا مي آورند. ميمون شبگرد هندي ذاتاً شبگرد است، اما مانند ديگر حيوانات شبگرد ممکن است برخي از اين ميمونها در روز نيز فعاليتهايي زیاد یا کم داشته باشند. با اين وجود بر خلاف ديگر حيوانات شبگرد فاقد روشنايي چشم در شب هستند. بعلاوه داراي ويژگيهاي استثنايي حيوانات شبگرد نيز هستند.

سوسمار گردن چين دار
نام سوسمار گردن چين دار يا اژدهاي چين دار به دليل وجود لايه اي از پوست ناهموار که معمولاً به سمت سر و گردن اين سوسمار تا شده انتخاب شده است. گردن اين حيوان توسط ستون فقرات بلند و غضروفي حمايت مي شود. اين سوسمار در هنگام ترس دهانش را کاملاً باز ميکند، به نحوي که دهان صورتي و زردش کاملاً نمایان مي شود، سپس پوست اطراف گردنش با باز مي کند به صورتيکه رنگ نارنجي کمرنگ آن مشخص شود. البته اين امر به تنظيم دماي بدن وي نيز کمک مي کند.
طول حيوان بالغ به 1 متر مي رسد و روي زمين چهار دست و پا راه مي رود. در هنگام خطر بر روي 4 پا مي دوند و نهايتاً بر روي پاهاي عقبي سرعت مي گيرند. جنس نر اين حيوان در دوران بلوغ و جواني به طور قابل ملاحظه اي از جنس ماده آن بزرگتر است. پوست دور گردن و صداي هيس هيس اين سوسمار به منظور ترساندن حيوانات شکارچي نيز کاربرد دارد. در هنگام حمله حيوانات شکارچي، سوسمار گردن چين دار با دو پاي خود از نزديکترين درخت بالا رفته و در بالاترين نقطه خود را مستتر مي سازد.

دلقك ماهي
آبزیان آب شور از لحاظ گوناگونی شکل و رنگ بسیار شگفت آورند و این شگفتی در مورد ماهیان صخره های مرجانی به اوج خود می رسد. یکی از ماهیان دوست داشتنی آکوآریوم دریایی، دلقک ماهی است که به لطف کارتون "در جستجوی نمو" شرکت دیزنی، برای همگان شناخته شده است.
گونه های زیادی از دلقک ماهیان امروزه شناسایی شده اند . اما گونه ای که ما در موردش صحبت می کنیم یا دلقک ماهی معمولی، در راسته سوف ماهی شکلان یا
Perciformes و خانواده شقایق ماهیان یا Pomacentridae (پوماسنتریده) و جنس و گونه Amphiprion ocellaris جای دارد.
البته گونه دیگری هم وجود دارد که بسیار شبیه به این ماهی است، ولی دلقک ماهی نارنجی نام دارد و اسم علمی اش
Amphiprion percula می باشد. نام عمومی این ماهی دلقک ماهی یا Clownfish (کلون فیش) یا شقایق ماهی است. علت نامگذاری دلقک ماهی به دلیل رنگ آمیزی بدن این ماهی و علت نام گذاری شقایق ماهی به علت همزیستی این ماهی با شقایق دریایی است. جالب است که این ماهی نسبت به تنتاکولهای سمی شقایق دریایی مقاوم است. برخی دانشمندان بر این عقیده اند که موکوس ویژه ای که روی بدن این ماهی وجود دارد باعث این مقاومت می شود.

لاک پشت‌ها
لاک پشتهای آبی بیش از 200 میلیون سال قدمت دارند. آنها قبل از پستانداران، پرندگان، کروکودیلها، مار و حتی مارمولکهای امروزی می‌زیستند. لاک پشتهای آبیِ نخستین، دندان داشتند و سرشان را هم نمی توانستند جمع کنند و به داخل لاک ببرند. یک مورد ثبت شده و مستند از طول عمر مربوط به لاک پشت هندی عظیم الجثه‌ای است که حدود 200 سال عمر نموده است. لاک پشتها همه جا بجز قطب جنوب زندگی میکنند. اگر چه لاک پشتها سرما را بخوبی تحمل نمی کنند، اما نوعی لاک پشت از جنس
Emydoidea به نام Blandig’s Turtle در زیر یخها هم شنا میکرده است. تنوع گونه‌ای لاک پشتها در آمریکای شمالی بسیار بیشتر از اروپا است. لاک این حیوان را Carapace و محافظ شکم در زیر بدن که شبیه لاک است را Plastron می گویند. لاک از بیش از 60 استخوان مختلف که همگی به هم وصل شده‌اند، ساخته شده است. پوششی از صفحات مجزا به نام (scutes) لاک را پوشانده و این پوشش که از پوست مشتق شده قدرت و محافظت بیشتری به لاک می‌بخشد. لاک حیوانات خاکزی بلندتر است تا از خطر حیوانات شکارچی و آرواره‌های قوی آنها در امان باشد، در صورتیکه در نوع آبزی آن صاف و پهن‌تر است. اغلب لاک پشتها در اندامهای خود دارای پنج انگشت هستند، البته موارد استثنایی هم از 4 یا حتی 3 انگشتی وجود دارد. لاک پشتها قدرت بینایی خوبی دارند و حس بویایی آنها هم بسیار قوی است. حس شنوایی و لامسه آنها هم خوب است و حتی لاک هم پایانه‌های عصبی دارد. برخی از لاک پشتهای آبی از طریق پوست گردنشان یا ناحیه کلوآک، اکسیژن را جذب میکنند و قادرند مدت زمانی قابل توجه زیر آب غوطه‌ور بمانند و به خواب زمستانی فرو بروند.

 

 

این صفحه را به اشتراک بگذارید
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 12 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

آیا می دانید که (9)

* ماهي اصلا پلك ندارد و نميتواند هنگام خواب چشمهايش را ببندد.

* زنبورها براي جمع كردن یک كيلو عسل بايد شهد ده ميليون گل را جمع كند.

* شكم عنكبوت آبي انقدر كوچك است كه روده هايش درون پاهايش قرار دارد.

* اولين ارتش سواره نظام در دنيا با 115 سرباز، توسط سام ايراني اختراع شد.

* كورش كبير در شوروي سابق شهري ساخت به نام كورپوليس كه خجند امروزي نام دارد.

* اولين هنرستان فني در ايران توسط كورش كبير در شوش جهت تعليم فن و هنر ساخته شد.

* ديوار چين از روي ديواري كه كورش در ايران براي جلوگيري از تهاجم ساخت، ساخته شد.

* اولين مردماني كه به کروی بودن زمين پي بردند، ايرانيان بودند.

* اولين مردماني كه زغال سنگ را كشف كردند، ايرانيان بودند.

* اولين مردماني كه سکه را در جهان ضرب كردند، ايرانيان بودند.

* اولين مردماني كه آتش را در جهان كشف كردند، ايرانيان بودند.

* اولين مردماني كه مقياس سنجش اجسام را ایجاد كردند، ايرانيان بودند.

* اولين مردماني كه كشاورزي را جهت كاشت و برداشت كشف كردند، ايرانيان بودند.

 

این صفحه را به اشتراک بگذارید
ادامه مطلب
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 12 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دانستنیها و مطالب خواندنی (23)

مرکز جهان کجاست؟
فکر می‌کنید، بتوانیم به سمت خاصی از فضا اشاره کنیم و ادعا کنیم که این جا مرکز جهان است، همان جایی که انفجار بزرگ اتفاق افتاد؟
همواره "مرکز جهان" موضوع مورد توجه بشر بوده است. طی سال‌ها، انسان، مانند کودکی که خود را کانون توجه همه می‌داند، معتقد بود که زمین مرکز کیهان است. برخی از منجم‌های یونان باستان، جهان را متشکل از دو کره می‌پنداشتند؛ یکی زمین و دیگری آسمان، با ستارهای پولک دوزی شده است.
در قرن ۱۵ میلادی یعنی حدود ۶۰۰ سال پیش نیکلاس کوپرنیک، منجم لهستانی، نظریه‌ی جدیدی را در مورد شکل قرارگرفتن اجرام آسمانی ارائه کرد که با وجود آن‌که هنوز با واقعیت فاصله داشت، ذهنیت بشر را تا حدودی نسبت به جهان اصلاح کرد. در نظریه‌ی کوپرنیک خورشید در مرکز جهان قرار گرفته است و زمین و دیگر سیارات به دور آن می‌چرخند. اما وی همچنان تصور می‌کرد که صفحه‌ای کروی که ستارگان این منظومه خورشیدی را در بر گرفته، همان منظره‌ی آسمان شب است.
امروزه پس از تأیید و رد نظریه‌های فراوان، می‌دانیم که نه تنها ما در مرکز کیهان قرار نگرفته‌ایم، بلکه اصولا جهان ما فاقد مرکز است.
از نظر دانشمندان "بیگ بنگ" نام پدیده‌ای است که به آغاز جهان انجامید و اغلب به نوعی انفجار بزرگ تعبیر می‌شود. مشکل این تصور آن است که انفجار، اغلب یک نقطه‌ی مرکزی دارد مثل یک شمع، جرقه و یا یک بمب و در جهت خاصی منتشر می‌شود، ولی در مورد "انفجار بزرگ" این امر،صادق نیست. در واقع ما برای توضیح این رویداد چاره‌ی دیگری نداریم و از شبیه‌ترین موارد قابل لمس برای کمک به فهم آن استفاده می‌کنیم.
"انفجار بزرگ" نمی‌توانسته در نقطه‌ی خاصی از جهان رخ داده باشد، چرا که اصلا قبل از آن جهانی وجود نداشته است، که البته این هم جای بحث دارد که نیستی از لحاظ مکانی مطلقا بی معناست.
طبق تخمین دانشمندان از عمر جهان، این انفجار حدود ۱۴ میلیارد سال پیش به طور یکسان آغاز و منتشر شده است و "فضا" و "زمان" را با مفهومی که ما امروزه می‌شناسیم ایجاد کرده. فضا از همان لحظه شروع شده و در حال گسترش و انبساط است. این روند هنوز هم ادامه دارد.
حالا فرض کنیم که تلسکوپی بسیار قوی داریم و با آن بتوانیم تا هر جا که دوست داشته باشیم رصد کنیم. در آن صورت آیا قسمتی از جهان که در طرف راست ما قرار گرفته از ناحیه‌ای که در سمت چپ ماست، بزرگ‌تر است؟
خیر، کیهان در تمامی جهات ما یکسان است. پس، آیا به نظر شما این به معنی آن نیست که ما در مرکز جهان قرار گرفته‌ایم؟ خیر برای درک بهتر، یک بادکنک باد شده را در نظر بگیرید که با خودکار، تعداد زیادی نقطه روی آن علامت گذاری شده. تصور کنید که این بادکنک دنیای شماست و شما یکی از آن نقطه‌ها هستید. توجه کنید که شما فقط مجاز به حرکت روی سطح بادکنک هستید - نه در درون یا بیرون آن. حال از محلی که قرار گرفته‌اید به دنیای بادکنکی خود نگاهی بیندازید. متوجه می‌شوید که تمامی جهات، یکسان به نظر می‌رسد، ولی این به آن معنی نیست که شما در مرکز آن قرار گرفته‌اید. در واقع دنیای دو بعدی شما، اصلا مرکزی ندارد.
حال تصور کنید که بادکنک را هرچه بیشتر باد می‌کنیم. می‌بینید که تمامی نقاط در حال فاصله گرفتن از شما هستند و به نظر می‌رسد که همه چیز در حال دور شدن است، اما همچنان می‌دانید که شما مرکز این انبساط نیستید. اندکی مشکل به نظر می‌رسد، ولی وضعیت جهان سه بعدی ما نیز بسیار مشابه همین است. فضا خمیده است و این موجب می‌شود که رفتار آن شبیه پوسته‌ی بادکنک باشد.
● انبساط بدون مرکز!
این‌که جهان عظیم ما چگونه به وجود آمده و چه خواهد شد، اصولا مفهوم پیچیده‌ای است که گاهی خارج از حد تصور و درک بشر است. دنیا با یک انفجار آغاز شده و در حال گسترش است.
این گسترش تا کی ادامه خواهد داشت؟
آیا امکان دارد که زمانی متوقف شود و یا مثلا دوباره جمع شده به نقطه‌ی اولیه باز گردد؟
انفجار بزرگ چگونه رخ داد و علت آن چه بود و قبل از آن چه؟
چه‌گونه می‌توان از زمانی سخن گفت که اصلا در آن، زمانی وجود نداشته است؟

 

 

این صفحه را به اشتراک بگذارید
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 12 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

داستانهای کوتاه و حکایات آموزنده (9)

شکار پلنگ
یک يه مرد ۸۰ ساله ميره پيش دكترش براي چكآپ. دكتر ازش در مورد وضعيت فعليش مي پرسه و پيرمرد با غرور جواب ميده: هيچوقت به اين خوبي نبودم. تازگيا با يه دختر ۲۵ ساله ازدواج كردم و حالا هم باردار شده و كم كم داره موقع زايمانش مي رسه. نظرت چيه دكتر؟
دكتر چند لحظه فكر ميكنه و ميگه: خب… بذار يه داستان برات تعريف كنم. من يه نفر رو مي شناسم كه شكارچي ماهريه. اون هيچوقت تابستونا رو براي شكار كردن از دست نميده. يه روز كه مي خواسته بره شكار از بس عجله داشته اشتباهي چترش رو به جاي تفنگش بر ميداره و ميره توي جنگل. همينطور كه ميرفته جلو يهو از پشت درختها يه پلنگ وحشي ظاهر ميشه و مياد به طرفش. شكارچي چتر رو مي گيره به طرف پلنگ و نشونه مي گيره و بنگ! پلنگ كشته ميشه و ميفته روي زمين!
پيرمرد با حيرت ميگه: اين امكان نداره، حتما يه نفر ديگه پلنگ رو با تير زده!
دكتر يه لبخند ميزنه و ميگه: منم همين فکرو می کنم!

ارزش اسکناس
یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک اسکناس بیست دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت. سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن میخواهم کاری بکنم و سپس در برابر نگاه‏های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و باز پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ و باز دستهای حاضرین بالا رفت. این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آنرا روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت.
سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید. و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین‏طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیماتی که میگیریم یا با مشکلاتی که روبه‏رو میشویم، خم میشویم، مچاله میشویم، خاک‏آلود میشویم و احساس میکنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی اینگونه نیست و صرف‏نظر از اینکه چه بلایی سرمان آمده است، هرگز ارزش خود را از دست نمیدهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم پر ارزشی هستیم.

طوطی سخنگو
خانمي یک طوطي خريد، اما روز بعد آن را به مغازه برگرداند. او به صاحب مغازه گفت: اين پرنده اصلا صحبت نمي کند. صاحب مغازه با تعجب پرسيد: آيا در قفس طوطی آينه اي هست؟ طوطيها عاشق آينه هستند، آنها تصويرشان را در آينه مي بينند و شروع به صحبت مي کنند. آن خانم يك آينه خريد و رفت. روز بعد باز آن خانم برگشت و گفت: طوطي هنوز صحبت نمي کند. صاحب مغازه پرسيد: نردبان چه؟ آيا در قفسش نردباني هست؟ طوطيها عاشق نردبان هستند. آن خانم يك نردبان خريد و رفت. اما روز بعد باز هم آن خانم آمد. صاحب مغازه گفت: آيا طوطي شما در قفسش تاب دارد؟ صاحب طوطیگفت: نه؟! صاحب مغازه گفت: خوب مشكل همين است. به محض اينكه شروع به تاب خوردن کند، حرف زدنش تحسين همه را بر مي انگيزد. آن خانم با بي ميلي يك تاب خريد و رفت. وقتي آن خانم روز بعد وارد مغازه شد، چهره اش کاملاً تغيير کرده بود. او گفت: طوطي مرد.
صاحب مغازه شوکه شد و گفت: واقعا متاسفم، آيا او يك کلمه هم حرف نزد؟ آن خانم پاسخ داد: چرا! درست قبل از مردنش با صدايي ضعيف از من پرسيد که آيا در آن مغازه، غذايي براي طوطي ها نمي فروختند؟

زندگی خوش

يك تاجر آمريكايى نزديك يك روستاى مكزيكى ايستاده بود كه يك قايق كوچك ماهيگيرى كه توش چند تا ماهى بود از بغلش رد شد! از مكزيكى پرسيد: چقدر طول كشيد كه اين چند تارو بگيرى؟
مكزيكى: مدت خيلى كمى!
آمريكايى: پس چرا بيشتر صبر نكردى تا بيشتر ماهى گيرت بياد؟
مكزيكى: چون همين تعداد هم براى سير كردن خانواده‌ام كافيه!
آمريكايى: اما بقيه وقتت رو چيكار ميكنى؟
مكزيكى: تا ديروقت ميخوابم! يك كم ماهيگيرى ميكنم!با بچه‌هام بازى ميكنم! با زنم خوش ميگذرونم! بعد ميرم تو دهكده می چرخم! با دوستام شروع ميكنيم به گيتار زدن و خوشگذرونى! خلاصه مشغولم با اين نوع زندگى!
آمريكايى: من توي هاروارد درس خوندم و ميتونم كمكت كنم! تو بايد بيشتر ماهيگيرى بكنى! اونوقت ميتونى با پولش يك قايق بزرگتر بخرى و با درآمد اون چند تا قايق ديگه هم بعدا اضافه ميكنى. اونوقت يك عالمه قايق براى ماهيگيرى دارى!
مكزيكى: خب! بعدش چى؟
آمريكايى: بجاى اينكه ماهى‌هارو به واسطه بفروشى اونارو مستقيما به مشتریها ميدى و براى خودت یه كار و بار درست و درمون درست ميكنى، بعدش كارخونه راه ميندازى و به بر توليداتش نظارت مي كنى، اين دهكده كوچيك رو هم ترك ميكنى و ميرى مكزيكو سيتى، لوس آنجلس و از اونجا هم نيويورك. اونجاس كه دست به كارهاى مهمتر هم ميزنى ...
مكزيكى: اما آقا! اينكار چقدر طول ميكشه؟
آمريكايى: پانزده تا بيست سال! اما اگه زرنگ باشی می تونی ده ساله بار خودت ببندی!
مكزيكى: اما بعدش چى آقا؟
آمريكايى: بهترين قسمت همينه! موقع مناسب كه گير اومد، ميرى و سهام شركتت رو به قيمت خيلى بالا ميفروشى. اينكار ميليونها دلار برات عايدى داره!
مكزيكى: ميليونها دلار؟؟؟ خب بعدش چى؟
آمريكايى: اونوقت بازنشسته ميشى! ميرى به يك دهكده ساحلى كوچيك! جايى كه ميتونى تا ديروقت بخوابى! ماهيگيرى كنى! با بچه هات بازى كنى! با زنت خوش باشى! بری با دوستات گيتار بزنى و خوش باشی دیگه!

دعا
روزي سگی از کنار چند گربه گذشت. چون به آنها نزديك شد، دريافت که به او هيچ توجهي نمي کنند، لذا از کارشان شگفت زده شد و ايستاد. در اين اثنا گربه اي تنومند که آثار هيبت و بزرگي بر چهره اش بود به دوستانش نگاه کرد و گفت: گربه ها! همواره دعا کنيد، زيرا اگر دعاي خود را با شدت بسيار تكرار نمائيد، درخواستتان استجابت مي شود و از آسمان موش مي بارد!
سگ با شنيدن اين پند در دل خود خنديد و در حالي که از آنان روي می گرداند، با خود چنين گفت: در درك آنچه در کتابها هست، کودن تر از اين گربه ها نيست. مگر در کتابها نخوانده اند که آنچه با راز و نياز و دعا از آسمان فرود مي آيد، استخوان است و نه موش؟!

یک چشم
مادر من فقط یك چشم داشت. من از اون متنفر بودم. اون همیشه مایه خجالت من بود. اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت. یك روز اومده بود دم در مدرسه که منو با خود به خونه ببره. خیلی خجالت كشیدم. آخه اون چطور تونست این كار رو بامن بكنه ؟ به روی خودم نیاوردم، فقط با تنفر بهش یه نگاه كردم و فورا از اونجا دور شدم. روز بعد یكی از همكلاسی ها منو مسخره كرد و گفت هووو ... مامان تو فقط یك چشم داره. فقط دلم میخواست یك جوری خودم رو گم و گور كنم. كاش زمین دهن وا میكرد و منو...
كاش مادرم یه جوری گم و گور میشد...
روز بعد بهش گفتم اگه واقعا میخوای منو شاد و خوشحال كنی چرا نمی میری ؟ اما اون هیچ جوابی نداد. حتی یك لحظه هم راجع به حرفی كه زدم فكر نكردم، چون خیلی عصبانی بودم. احساسات اون برای من هیچ اهمیتی نداشت. دلم میخواست از اون خونه برم و دیگه هیچ كاری با اون نداشته باشم. سخت درس خوندم و موفق شدم برای ادامه تحصیل به سنگاپور برم. اونجا ازدواج كردم، واسه خودم خونه خریدم، زن و بچه و زندگی...
از زندگی، زن و بچه ها و آسایشی كه داشتم خوشحال بودم، تا اینكه یه روز مادرم اومد به دیدن من. اون سالها منو ندیده بود و همینطور نوه ها شو. وقتی ایستاده بود دم در بچه ها به اون خندیدند و من سرش داد كشیدم كه چرا خودش رو دعوت كرده كه بیاد اینجا، اونم بی خبر!
با عصبانیت گفتم: چطور جرات كردی بیای به خونه من و بچه ها مو بترسونی؟! گم شو از اینجا! همین حالا.
اون به آرامی جواب داد: اوه خیلی معذرت میخوام مثل اینكه آدرس رو عوضی اومدم، و بعد فورا رفت و از نظر ناپدید شد.
یك روز یك دعوت نامه اومد در خونه مون در سنگاپور برای شركت در جشن تجدید دیدار دانش آموزان مدرسه، ولی من به همسرم به دروغ گفتم كه به یك سفر كاری میرم. بعد از مراسم، رفتم به اون كلبه قدیمی خودمون، البته فقط از روی كنجكاوی. همسایه ها گفتن كه اون مرده. ولی من حتی یك قطره اشك هم نریختم. اونا یك نامه به من دادند كه اون ازشون خواسته بود كه به من بدن. سلام عزیزترین کس من. من همیشه به فكر تو بوده ام، منو ببخش كه بی خبر به خونتون اومدم و بچه ها تو ترسوندم، خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم داری میآی اینجا، ولی من ممكنه كه نتونم از جام بلند شم و بیام تورو ببینم. از اینكه دائم باعث خجالت تو شدم خیلی متاسفم. آخه میدونی وقتی تو خیلی كوچیك بودی، تو یه تصادف یك چشمت رو از دست دادی، به عنوان یك مادر نمی تونستم تحمل كنم تو فقط یک چشم داشته باشی. بنابراین چشم خودم رو دادم به تو. برای من اقتخار بود كه پسرم میتونست با اون چشم به جای من دنیا رو بطور كامل ببینه. منو ببخش!

حکايت شرلوک هلمز
شرلوک هلمز، کارآگاه معروف، و معاونش واتسون رفته بودند صحرانوردي و شب هم چادري زدند و زير آن خوابيدند. نيمه هاي شب هلمز بيدار شد و آسمان را نگريست. بعد واتسون را بيدار کرد و گفت: نگاهي به بالا بينداز و به من بگو چه مي بيني؟
واتسون گفت: ميليون ها ستاره مي بينم.
هلمز گفت: چه نتيجه اي مي گيري؟.
واتسون گفت: از لحاظ روحاني نتيجه مي گيرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در اين دنيا حقيريم. از لحاظ ستاره شناسي نتيجه مي گيرم که اوایل تابستان است چون زهره در برج مشتري ست. از لحاظ فيزيکي نتيجه مي گيرم که ساعت حدود سه نيمه شب است چون مريخ در محاذات قطب است.
شرلوک هلمز قدري فکر کرد و گفت: واتسون! تو احمقي بيش نيستي! نتيجه ي اول و مهمي که بايد بگيري اين است که چادر ما را دزديده اند.

صفات مداد
پسری از پدر بزرگش پرسید: پدر بزرگ درباره چه می نویسی؟
پدربزرگ پاسخ داد: درباره تو پسرم، اما مهمتر از آنچه می نویسم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی، تو هم مثل این مداد بشوی!
پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد، اما چیز خاصی در آن ندیدو گفت: اما این هم مثل بقیه مداد هایی است که دیده ام.
پدر بزرگ گفت : بستگی داره چطور به آن نگاه کنی، در این مداد پنج صفت هست که اگر به دستشان بیاوری، برای تمام عمرت با دنیا به آرامش می رسی:
صفت اول: می توانی کارهای بزرگ کنی، اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت می کند. اسم این دست خداست، او همیشه باید تو را در مسیر اراده اش حرکت دهد.
صفت دوم: باید گاهی از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی. این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار، نوکش تیزتر می شود (و اثری که از خود به جا می گذارد ظریفتر و بهتر است) پس بدان که باید رنجهایی را تحمل کنی، چرا که این رنج باعث می شود انسان والاتری شوی.
صفت سوم: مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه، از پاک کن استفاده کنیم. بدان که تصحیح یک کار خطا، کار بسیار خوبی است، در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری، مهم است.
صفت چهارم: چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است. پس همیشه مراقب باش درونت را اصلاح کنی. اگر چه ظاهر زیبا نیز مهم است.
و صفت پنجم: همیشه اثری از خود به جا می گذارد. پس بدان هر کار در زندگی ات می کنی، ردی از تو به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کار می کنی، هشیار باشی و بدانی چه می کنی.

پدر
وقتي 4 ساله بودم: بابام هر كاري مي تونه انجام بده.
وقتي 5 ساله بودم: بابام خيلي چيزها مي دونه.
وقتي 6 ساله بودم: بابام از باباي تو باهوش تره.
وقتي 8 ساله بودم: بابام هر چيزي رو که دقيقا نمي دونه.
وقتي 10 ساله بودم: در گذشته (زماني كه بابام بزرگ مي شد) اوضاع کلا فرق داشت.
وقتي 12 ساله بودم: خوب طبيعيه پدر در آن مورد چيزي نمي دونه، اون براي به خاطر آوردن كودكيش خيلي پير است.
وقتي 14 ساله بودم: به پدر توجه نكن، اون خيلي قديمي فكر مي كنه.
وقتي 20 ساله بودم: قصد جسارت ندارم،ولی افکار پدر پوشیده است!
وقتي 25 ساله بودم: پدر كمي درباره آن اطلاع دارد. بايد اينطور باشد، چون او تجربه ي زيادي دارد.
وقتي 35 ساله بودم: بدون مشورت با پدر كوچك ترين كاري نمي كنم.
وقتي 40 ساله بودم: متعجبم كه پدر چگونه اين جريان را حل كرد. او خيلي عاقل و دانا بود و دنيايي تجربه داشت.
وقتي 50 ساله بودم: اگر پدر اينجا بود همه چيز را در اختيار او قرار مي دادم و دراين باره با او مشورت مي كردم. خيلي بد شد كه نفهميدم او چقدر فهميده بود. مي توانستم خيلي چيزها از او ياد گيرم.

فلمينگ
کشاورزی فقير از اهالی اسکاتلند فلمينگ نام داشت. يک روز، در حالی که به دنبال امرار معاش خانواده‌اش بود، از باتلاقی در آن نزديکی صدای درخواست کمک را شنيد، وسايلش را بر روی زمين انداخت و به سمت باتلاق دويد. پسری وحشت زده که تا کمر در باتلاق فرو رفته بود، فرياد می‌زد و تلاش می‌کرد تا خودش را آزاد کند. فارمر فلمينگ او را از مرگی تدريجی و وحشتناک نجات داد. روز بعد، کالسکه‌ای مجلل به منزل محقر فارمر فلمينگ رسيد. مرد اشراف‌زاده خود را به عنوان پدر پسری معرفی کرد که فارمر فلمينگ نجاتش داده بود. اشراف زاده گفت: می‌خواهم جبران کنم شما زندگی پسرم را نجات دادی.
کشاورز اسکاتلندی جواب داد: من نمی‌توانم برای کاری که انجام داده‌ام پولی بگيرم.
در همين لحظه پسر کشاورز وارد کلبه شد.
اشراف‌زاده پرسيد: پسر شماست؟
کشاورز با افتخار جواب داد: بله.
اشراف زاده گفت: با هم معامله می‌کنيم. اجازه بدهيد او را همراه خودم ببرم تا تحصيل کند. اگر شبيه پدرش باشد، به مردی تبديل خواهد شد که تو به او افتخار خواهی کرد.
پسر فارمر فلمينگ از دانشکده پزشکی سنت ماری در لندن فارغ التحصيل شد و پس از کسب افتخارات متوالی، سرانجام به عنوان سِر الکساندر فلمينگ کاشف پنسيلين مشهور شد. سال‌ها بعد، پسر همان اشراف‌زاده به ذات الريه مبتلا شد و توسط پنی سیلین نجات یافت.

 

این صفحه را به اشتراک بگذارید
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 12 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دانستنیها و مطالب خواندنی (24)

ساخت اولين ساعت مچی با قطعاتی از فضا
زمانی که شرکت ساعت سازی سوئیسی "رومن ژروم" تصمیم گرفت خود را با استفاده از نوآوری هایی منحصر به فرد مانند سری ساعتهای "دی ان ای تایتانیک" که با استفاده از فولاد کشتی تایتانیک تولید شده بود، از دیگر شرکتهای ساعت سازی متفاوت سازد، میزان موفقیت خود را تخمین زده بود. این شرکت در ادامه ارائه نمونه ساعتهای منحصر به فرد خود، ساعتی را با استفاده از غبارهای کیهانی سیاره ماه، به همراه قطعاتی از فضاپیمای آپولو 14، شاتل فضایی سایوز و ایستگاه بین المللی ارائه کرده است.
قیمت سری
Moon Dust-DNA این شرکت از 15 هزار دلار تا 500 هزار دلار اعلام شده و تعداد تولید آن متناسب با سال 1969 - سالی که نیل آرمسترانگ برای اولین بار بر کره ماه پا گذاشت - خواهد بود. به گفته مقامات این شرکت قدم گذاشتن بر روی خاک کره ای دیگر در آن زمان و تا کنون یکی از بزرگترین حوادثی بوده است که در میان نوع بشر رخ داده و به همین دلیل می توانست ایده ای مناسب برای تولید سری جدید ساعتهای این شرکت باشد.
صفحه این ساعتهای زیبا و هیجان انگیز دارای اعداد و حفره هایی است که درون آنها از غبارهای سیاره ماه که از صخره‌ای که از اولین بازدید بشر از ماه به زمین آورده شده انباشته شده است. بدنه ساعت از فولاد فضاپیمای آپولو 11 و بند آن با استفاده از الیاف لباسهای مورد استفاده فضانوردان در ایستگاه بین المللی تولید شده است. بر اساس گزارش گیزمگ، اولین نمونه ساعتهای
Moon Dust-DNA در بزرگترین نمایشگاه سالانه صنایع ساعت و جواهرات در ماه مارچ 2009 ارائه خواهد شد.

این صفحه را به اشتراک بگذارید
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 12 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

این صفحه را به اشتراک بگذارید
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 9 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

گسترش فساد و قيام امام مهدي (ع)
نويسنده: عليرضا محمدي




برداشت قشري مردم از مهدويت و قيام و انقلاب مهدي موعود، اين است كه صرفا ماهيت انفجاري دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها، تبعيض ها، اختناق ها، حق كشي ها و تباهي ها ناشي مي شود؛ نوعي سامان يافتن است كه معلول پريشان شدن است. آن گاه كه صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقيقت هيچ طرفداري نداشته باشد، باطل يكه تاز ميدان گردد، جز نيروي باطل نيرويي حكومت نكند و فرد صالحي در جهان يافت نشود، اين انفجار رخ مي دهد و دست غيب براي نجات حقيقت _ نه اهل حقيقت، زيرا حقيقت طرفداري ندارد _ از آستين بيرون مي آيد.
اين گروه طبعاً به مصلحان، مجاهدان، آمران به معروف و ناهيان از منكر، با نوعي بغض و عداوت مي نگرند؛ زيرا آنان را از تاخير اندازان ظهور و قيام مهدي موعود(عج) مي شمارند. بعكس، اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمير و انديشه، با نوعي رضايت به گناهكار و عاملان فساد مي نگرند؛ زيرا اينان مقدمات ظهور را فراهم مي نمايند.
آيات قرآن كريم، در جهت عكس برداشت بالاست. ظهور مهدي موعود، حلقه اي از حلقه هاي مبارزه اهل حق و باطل است كه به پيروي نهايي اهل حق منتهي مي شود. سهيم بودن يك فرد در اين سعادت، موقوف به اين است كه آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد. آياتي كه بدانها در روايات اسلامي استناد شده است، نشان مي دهد كه مهدي موعود (عج) مظهر نويد است كه به اهل ايمان و عمل صالح داده شده است. مظهر پيروزي نهايي اهل ايمان است. ظهور مهدي موعود منتي است بر مستضفعان و خوار شمرده شدگان، و وس 

این صفحه را به اشتراک بگذارید
ادامه مطلب
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 9 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نظر مراجع درباره خرید طلای سفید برای داماد





متاسفانه گاهی مشاهده شده، خانواده‌ها ازدواج را صحنه تفاخر قرار می‌دهند و یکی از این موارد در خرید حلقه ازدواج است.





به گزارش مشرق، الف نوشت: برخی از خانواده‌ها به هنگام خرید حلقه‌ ازدواج برای داماد طلای زرد تهیه می‌کنند در حالی که اسلام استفاده از طلا به عنوان انگشتر و حلقه را برای مردها جایز نمی‌داند و به همین دلیل گاهی خانواده‌ها به جای خرید طلای زرد، طلای سفید تهیه می‌کنند. حال عنایت به قرآن و علما لازم و ضروری است:
خداوند سبحان می‌فرماید: "و از نشانه‌های او این که همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید و در میانتان مودت ‌و رحمت قرار داد، در این نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکر می‌کنند. " (1)
خداوند آرامش را یکی از دلایل اصلی ازدواج دانسته، رحمت در خانواده و بین زوج‌ها را موجب تداوم این هسته اصلی جامعه می‌شمارد و به همین جهت اسلام برای هرچه بهتر انجام گرفتن این فریضه الهی دستوراتی برای مسلمانان مشخص کرده است.
این قوانین و مقررات شرایط امنیت و رفاه را برای افراد، خانواده و سپس جامعه فراهم می‌کند و به همین جهت در قرآن که کتاب هدایت خداوند برای بشر است آمده: "خداوند راحتی شما را می‌خواهد نه زحمت شما را " (2) قرآن رعایت این قوانین را موجب برکت در زندگی انسان و جوامع می‌داند و اشاره می کند: "و اگر مردمی که در شهرها و آبادی ها زندگی دارند ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند برکات آسمان و زمین را بر آنها می گشاییم. "(3).
در این میان سنت پیامبر اعظم (ص) و سیره اهل بیت عصمت و طهارت (ع) یکی از منابع اصلی این دستورات و قوانین محسوب می‌گردد. زندگی ساده یگانه دختر پیامبر اعظم (ص) و امیرالمومنین حضرت علی بن ابی طالب(ع) الگوی بسیار مناسبی برای جوانان و مسلمانان جهان در امر ازدواج است: رهبر فرزانه انقلاب در زمینه ازدواج ساده حضرت زهرا (س) فرموده‌اند: "این دختر مثل یک فرشته نجات برای پیغمبر؛ مثل مادری برای پدر خود؛ مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمل کرد. غمگسار پیغمبر شد، بارها را بر دوش گرفت، عبادت خدا را کرد، ایمان خود را تقویت کرد، خودسازی کرد و راه معرفت و نورالهی را به قلب خود باز کرد. اینهاست آن ویژگی‌هایی که آدمی را به کمال می‌رساند. بعد هم در دوران پس از هجرت، در آغاز سنین تکلیف، وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها، با علی بن ابی طالب علیه الصلاه والسلام ازدواج می‌کند، آن مهریه و آن جهیزیه اوست؛ که همه شاید می‌دانید که با چه سادگی و وضع فقیرانه‌‌ای، دختر اول شخص دنیای اسلام، ازدواج خود را برگزار می‌کند ".(4)


خرید وسایل ازدواج مانند حلقه ازدواج، لباس برای زوج‌ها و برپایی جشن‌های عروسی یکی از مشکلات اساسی در ازدواج جوانان است و جوانان با الگو گرفتن از ازدواج ساده حضرت زهرا (س) و حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) می توانند بر این مشکلات غلبه کنند.
اما متاسفانه گاهی مشاهده شده، خانواده‌ها ازدواج را صحنه تفاخر قرار می‌دهند و یکی از این موارد در خرید حلقه ازدواج است. تا آنجا که برخی از خانواده‌ها به هنگام خرید حلقه های ازدواج برای داماد طلای زرد تهیه می کنند در حالی که اسلام استفاده از طلا به عنوان انگشتر و حلقه را برای مردها جایز نمی‌داند و به همین جهت گاهی خانواده‌ها به جای خرید طلای زرد، طلای سفید تهیه می‌کنند.


* حکم فقهی مراجع عظام تقلید
استفاده و خرید طلای سفید برای داماد چه حکمی دارد؟

رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مدظله العالی): اگر چیزى که طلاى سفید نامیده مى‏شود همان طلاى زرد است که بر اثر مخلوط کردن ماده‏اى رنگ آن سفید شده، حرام است ولى اگر عنصر طلا در آن به قدرى کم است که عرفا به آن طلا نمى‏گویند مانع ندارد و پلاتین نیز اشکال ندارد.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی: زینت به طلا براى مردان به هر رنگى که باشد (حتّى طلاى سفید) جایز نیست و نماز خواندن با آن باطل است، ولى استفاده از پلاتین که فلز دیگرى است اشکالى ندارد و توجه داشته باشید، ساختن و خرید و فروش طلای مخصوص مردان حرام است و اگر کسی حکم را نمی‌دانسته و آنرا خریده باید به طلا سازی‌هایی که آنرا ذوب می‌کنند بفروشد.

حضرت آیت‌الله سیستانی: پوشیدن طلا (اگر چه با آبکارى رنگ آن سفید شده باشد) مثل آویختن زنجیر طلا به سینه، و انگشتر طلا به دست کردن، و بستن ساعت مچى طلا به دست، براى مردان حرام، و نماز خواندن با آنها باطل است ولی پوشیدن فلز پلاتین اشکال ندارد. و خریدن طلا اگر مختص به مردان باشد، جایز نیست.

همچنین یکی از مجتهدین و استادان حوزه علمیه این چنین پاسخ داده‌اند:
آیت‌الله علوی گرگانی: جایز نیست.



* پی نوشت:
1. سوره مبارکه روم، آیه 21
2. سوره مبارکه بقره، آیه 185
3. سوره مبارکه اعراف، آیه 96
4. بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار گروهی از زنان به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا(س) و "روز زن "،



مشرق
 

این صفحه را به اشتراک بگذارید
نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: 9 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 ... 21 22 23 24 25 ... 56 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , antidajjal.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com